فقر گرسنگی نیست فقر عریانی هم نیست...
فقر گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان می کند...
فقر چیزی را " نداشتن" است، ولی آن چیز پول نیست .....
طلا و غذا نیست فقر ذهن ها را مبتلا می کند...
فقر همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته یک کتابفروشی می نشیند...
فقر تیغه های برنده ماشین بازیافت است‌ که روزنامه های برگشتی را خرد میکند...
فقر کتیبه سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند...
فقر پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته می شود...
فقر همه جا سر می کشد...
فقر شب را "بی غذا" سر کردن نیست...
فقر روز را "بی اندیشه" سر کردن است...
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/24 - 11:38
پیوست عکس:
L00932248162.jpg
L00932248162.jpg · 500x502px, 90KB
دیدگاه